وقتی بزرگ شدی...دوست داری چیکاره بشی؟
از همتون اینو پرسیدن مگه نه؟
احتمالا همتون جواب دادید دکتر مهندس خلبان یا بالاخره یه شغل مطرح
ولی وقتی بزرگتر میشی یادت میره
حداقل برای من اینجوری بود
من حتی اگر دلمم میخواست دکتر بشم فقط بخاطر حرف خانوادم بود
جوری وانمود میکردم که انگار واقعا به همچین شغلی علاقه دارم
ولی نداشتم
میدونم مسخره میاد ولی من دلم میخواد یه نویسنده بشم یا حداقل یه کتاب فروش
هرکاری هست فقط دلم میخواد بعد از اینکه فوق لیسناسمو گرفتم بقیه ی زندگیمو کنار کتاب ها بگذرونم
اونا باعث میشن جوون بمونم باعث میشن زندگی کنم
اگاتا هر وقت کتاب میخونه یه شخصیت رو پیدا میکنه که مثل من باشه
اون همیشه بهم میگه تو از داستانا اومدی
دروغ چرا گاهی اوقات فکر میکنم تنها دلیل کتاب خوندنش پیدا کردن من تو اوناست
میدونید سخته اینکه دیگران زندگیت رو برات انتخاب کنن
اینکه حتی زن دایی بابات هم تا سرتو ببینه بهت بگه خانم دکتر:/
من خیلی به آینده اهمیت میدم
و به قدری توش غرق شدم که الانه خودمو یادم رفته
همیشه نگرانشم
ولی خب اکثرا چیزی که میخوام در نمیاد
به نظرتون باید چیکار کنم؟