قبول دارید هرچقدر آدم بزرگتر میشه دیدش نسبت به همه چیز بازتر میشه؟

انی وی...

این چند روز اینقدر سرم مشغول کتابامه واقعا دلم نمیخواد از خوندنشون دست بکشم بیام اینجا

یجورایی انگار کتابام مرض زد بیان دادن به خوردم:/

منی که کله روز تو وبام پلاس بودم 

الان...

به زور میام :/

انگار یکی مجبورم میکنع://///////

.

.

.

دیروز یه کتاب ترسناک شروع کردم

رابطه ی منو کتابای ترسناک مثل رابطه ی مین مین عه:/

تا پای طلاق رفتیم ولی نشد دیگه...

آخرین کتاب ترسناکی که خونده بودم ماله دو سال پیش بود شایدم کمتر

ولی یادم میاد اینقدر محو داستانش شده بودم که تمام اینترنت رو دنبال خانواده ی بنت میگشتم 

اخرشم فقط محل زندگیشونو پیدا کردم که الان تبدیل به مدرسه ی شبانه روزی شده

قبول دارید پشت سر همه ی مدارس شبانه روزی یه داستان وحشتناک هست

نصیحت میکنم حتی اگر مجبور شدید هم از ده کیلومتریش رد نشید😐✋

عههه امروز تولد پسر قشنگمه 

منم که کلا حسه پست تولد ندارم :/

و تولد بانی قشنگمم هست عررررر عشق زندگی من ^_^

انی وی دلم واسه اینجا تنگیده بود...

برم ببینم آخرش معلوم میشه چه بلایی سر پرستار جنت و کارولین کراون افتاده یا این نویسنده ی عن قراره کلون کنه منو:/